برای درک بهتر این سوال ابتدا باید به یک تعریف کلی از هنر اشاره کنیم. این که چه چیزی در نزد افراد هنر تلقی میشود و ذات هنر چیست؟
هنر چیست؟
تعریف هنر از دیرباز همیشه متغیر بوده و از گذشته تا به امروز تغییرات بسیاری داشته است. به طور کلی هنر را میتوان، مجموعه فعالیتهای بشری شامل استفاده آگاهانه از تخیل خلاقانه برای بیان زیبایی، قدرت عاطفی، احساسات و حتی ارتباط بین افراد دانست.
در روزگارانی تعداد افراد هنرمند یک جامعه انگشت شمار بود. هنر یک استعداد درونی محسوب میشد که هرکسی توانایی هنرمند خواندن خود را نداشت. حتی این افراد از طرف جامعه نیز مقبول واقع نمی شدند.
ریشههای هنر
آثار هنری هنرمندان در ایام قدیم نه از نظر احساسی و نه از نظر مالی خریدار آنچنانی نداشت. این موضوع شاید به سطح فکری عموم جامعه باز میگشت که درکی از هنر ارائه شده نداشتند و یا با عدم گسترش سطح فرهنگی مردم مرتبط بود. هنر در گذشته، مسیری برای ثروت تلقی نمیشد. حتی راهی برای ایجاد تغییر در دنیا هم نبود. یک هنرمند نمیتوانست از آثار خود کسب درآمدی داشته باشد. اما این موضوع رفته رفته تغییر کرد.
امروزه هنر مثل سابق نیست. هنر از گوشه و کناره تاریک زمانهاش به مراکز توجه کنونی راه پیدا کرده است و در فرهنگ مردم و صنایع جوامع جای پای گستردهای یافته است. بعد از رنسانس افراد زیادی پیدا شدند که تا به امروز از هنر و هنرمندان حمایت میکنند.
در دهههایی اخیر و مخصوصا در هزاره دوم، بسیاری از هنرمندان به ثروتهای هنگفتی دست پیدا کردند. حتی توانستند از این طریق به شهرت هم برسند. روز به روز وضعیت هنر در حال بهبود است و در مراکز دنیا و دید عموم قرار گرفته است. همین امر باعث شده تا هنر وجهههای متنوعی از خود را بیابد.
حال اگر به دنیای فشن نگاهی کنیم، کم و بیش متوجه خواهیم شد که فشن به ندرت به قد و قامتی مانند دنیای نقاشی، موسیقی، مجسمه سازی و یا معماری رسیده است. البته شایان ذکر است که فشن تحت تاثیر بسیار عمیقی از این هنرهاست و یک رابطهی دو طرفه با هنر دارد. بدین منظور که در موارد زیادی، پایه و اساس محصولات و امورات فشن بر اساس هنر است و همچنین هنر نیز در جایگاههای متعددی از فشن الهام گرفته و میگیرد.
هنر مادامی وجود خواهد داشت که تجسمی در پس آن وجود داشته باشد
در طول زمان حتی هنرهایی مثل مجسمهسازی و معماری نیز از روندهایی پیروی کردند که دنیای فشن آنها را ارائه کرده است. اما در کل فشن یکی از نابترین و خالصترین بیاناتِ هنر است و از آنجاییکه به اشکال متفاوتی در زندگی ما تعریف میشود. فشن علناً در بین ما زندگی میکند.
فشن در هنرمندان تاثیر عمیقتری از آنچه شاهد آن هستیم، دارد. هنرمندان بخشی از کار تولید هنر خود را برای تحقق ارتباطات فشن ارائه میدهند. در ادامه، طراحان مد آثار هنری را خلق میکنند که برای تکمیل آن به یک جسم یا شخصی از دنیای فشن نیاز دارند. این رابطه همیشه پویا و زنده باقی میماند و به رشد هر دو کمک میکند.
هنر یک داد و ستد بزرگ است.
در حال حاضر هنر یکی از ارکان مهم زندگی ماست. هنر از زمانی که وارد دنیای تجارت شد، گسترش بیشتری پیدا کرد. قبلاً، تجارت، داد و ستد یک کالا محسوب میشد اما امروزه این داد و ستدها فقط بر روی کالاها متمرکز نیستند و ارزش هر کالایی توسط هنرهای متعددی، چه در تولید و چه در عرضه افزایش میباید.
اینجا دقیقاً همان نقطه ایست که تعریف هنر کمی تغییر کرده است. برای مثال؛ تمامی آیتمهای پیرامون ما در موقعیتهای روزانه؛ توسط یک هنرمند درجایی از دنیا طراحی شدهاند. قطع به یقین در پس یک لیوان یا یک لپ تاپ یا هر آن چیزی که حتی به ذهنمان هم نمیرسد، هنری وجود دارد.
از شرکتهای بزرگ تولیدی تا کوچکترین آیتمهای کمد لباسمان، همه و همه دارای یک هنرند که شاید برای بسیاری از افراد ملموس نباشند. اگر بخواهیم از تلفیق هنر و دنیای تجارت مثالی بزنیم میتوان به شرکت دیزنی اشاره کرد.
این شرکت، هنر خود با شرکتهای تولید لوازم التحریر به اشتراک گذاشت و شروع به همکاریهای تحت لیسانس و تولید لوازم تحریر و کیفهای بچگانه با نمادهای میکی موس کرد. میکی موس سعی دارد تا با ابزاری چون هنر، بازار خود را گسترش دهد. این یعنی هنر حتی به کیف و لوازم التحریر فرزندان ما نیز راه پیدا کرده و در آنها نیز وجود دارد.
هنر میتواند تنها راه بروز احساسات و بیان ارتباطات بین انسانها باشد. مسیر کسب درآمد از طریق هنر به نسبت قبل بسیار آسانتر شده و شما میتوانید با هنر خود کسب درآمد کنید. البته این به معنی راحتی کار نیست و قطعاً هر هنرمندی برای هنر خود باید زحمات زیادی را متحمل گردد. فشن و هنر هر دو به نوبه خود در کنار هم میتوانند باعث تجارت گسترده تر شوند.
فشن هیچ گاه از هنر جدا نمیشود.
هنر توسط طراحان تولید میشود و فشن در راستای کاربردی سازی این هنرها فعالیت میکند و با گسترش ترند ها و ترویج هنرها، شروع به ایجاد بازاری میکند که به دنبال آن مشتریانی با دامنهی وسیعی از نیازها و درخواستها در جوامع پدیدار میشوند. اینجا نقطه تلاقی تجارت با هنر و فشن است. شما به عنوان یک هنرمند چیزی را طراحی میکنید و هنر خودتان را در قالب یک جسم یا خدمات به طور مثال یک لباس یا شخصی دوزی به رخ میکشید که در نهایت توسط تجارت به سایرین ارائه می گردد.
طراحان بزرگ و مطرح در حوزه فشن همیشه دوست دارند که به کمک هنر احساسات، بیان، ادراکشان از مسائل را به مخاطب نشان دهند و خواهان انتقال پیامهایی به مصداق زیر هستند.
ما چه کسی هستیم؟ از کجا آمدهایم و به کجا میخواهیم برویم؟
نتیجه
در مجموع، احتساب فشن به عنوان یک هنر، امری کاملا درست است. موضوع هنر بودن فشن از آنجاییکه در تولید زیبایی شناسی و ملاکهای زیبایی جدید، دستی طولانی دارد، قابل کتمان نیست. فشن همیشه از دیرباز هنری بوده که خواسته تا در پشت هر آن چیزی که ارائه میدهد و هر داستان سرایی که دارد؛ پیامی را به مخاطبان انتقال دهد.